هر چند که هجران ثمر وصل بر آرد ...
ادامه
مطلب
از پشت يک درخت سبز پر از شکوفهکه جای هيچ کس نيستچشمهايم را پی پی پروانه می فرستمو حواسم را ...
ادامه
مطلب
اگه خيال می کنی نمی بينمت وقتی تو راه پله ها سيگار می کشی خيلی جواتیاگه خيال می کنی تو ...
ادامه
مطلب
ظهر عاشورا در تهرانروی زمين دونه های برنج نذری ريخته توی جوبا پر از ليوان شربته اونطرفه خيابون راه بندونه ...
ادامه
مطلب
يه خونه مقوايی يه فرش رنگی کاموايیمن و تو کاش جا بگيريم ...
ادامه
مطلب
شبيه صفر شدم از بس مرا نمی خوانی وصفر خالی و پوچ است هيچ می دانیحساب کن که مرا ضرب ...
ادامه
مطلب